توسعه پایدار چیست؟
توسعه پایدار آنگونه توسعه ای است که نیازهای زمان حال را بدون اینکه توانائی نسلهای آینده درتامین نیازهایشان را به مخاطره اندازد، فراهم می کند.
اگربپذیریم که توسعه اقتصادی فرآیند بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی تمامی مردم است ، دراین صورت رشد اقتصادی محور اساسی توسعه اقتصادی خواهد بود. اما رشد اقتصادی فرآیندی پایدار است که دراثر آن ظرفیت تولیدی اقتصاد طی زمان افزایش می یابدوسبب افزایش سطح درآمد ملی می شود.
تا کنون رشد اقتصادی مهمترین معیار موفقیت نظامهای اقتصادی درجهت دستیابی به رفاه اقتصادی تلقی می شده است ، ازاین رو کشورهای کمترتوسعه یافته مساعی خویش را عمدتا" درجهت نیل به رشد اقتصادی متمرکز کرده ومی کنند . می دانیم که رشد اقتصادی مستلزم افزایش کمی ومداوم تولید ودرآمد سرانه ازطریق افزایش درکمیت عوامل تولید بعنی نیروی انسانی ،سرمایه ومنابع طبیعی می باشد. نتیجه چنین رشد وتوسعه ای درقالب عملکردها والگوهای موجود ، بکارگیری منابع وطبیعت با چنان شتابی است که قدرت ترمیم از منابع تجدید پذیر سلب شده وافزون برآن حقوق نسلهای آینده نسبت به منابع تجدید ناپذیر نادیده گرفته شده است . ازسوی دیگر انباشت زباله ها وپسمانده های تولیدی به حدی رسیده است که احتمالا" زمین دیگر توان جذب آنهارا ندارد.
امروزه توافق نسبتا" وسیعی دراین زمینه درحال شکل گیری است که رشد اقتصادی دیگر نمی تواند بدون به حساب آوردن آلودگی ها ، ضایعات وخطراتی که فعالیت اقتصادی ، نحوه تولید ومصرف برمحیط زسیت ودرنهایت برخود انسان وارد می آورد تداوم یابد . ازاین رو درسالهای اخیر مفهوم توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است.
توسعه پایدار آنگونه توسعه ای است که نیازهای زمان حال را بدون اینکه توانائی نسلهای آینده درتامین نیازهایشان را به مخاطره اندازد ، فراهم می کند.
کمسیون جهانی محیط وتوسعه که ازسوی مجمع عمومی سازمان ملل ایجاد شده توسعه پایدار را چنین تعریف کرده است : فرآیند تغییری که استفاده ازمنابع ، هدایت سرمایه گذاریها ، سمت گیری توسعه تکنولوژیکی وتغییر نهادی با نیازهای حال وآینده سازگار باشد.
بنابراین ، خط مشی های اقتصادی ، مالی ، تجاری ، انرژی ، کشاورزی ، صنعتی وغیره می باید چنان طراحی شوند که توسعه ای را فراهم آورند که ازنظر اقتصادی ، اجتماعی واکولوژیکی پایدار باشد.
برگرفته از: ماهنامه بررسیهای بازرگانی
اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی
اهمیت کارآفرینی در توسعه اقتصادی 
کارآفرینی، مفهومی است که همواره همراه بشر بوده و به عنوان یک پدیده نوین نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها یافته است، بهطوری که در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار امروزه دارای نقش کلیدی است، از این رو تضمین حیات و بقاء کشورها نیازمند نوآوری، ابداع و خلق محصولات و خدمات جدید میباشد.
از اینرو اقتصاددانان برای نخستین بار در نظریههای خود به تشریح کارآفرین و کارآفرینی پرداختند. افزایش بیرویه جمعیت در قرن ۱۹ و ۲۰ و عدم ساماندهی مناسب آنها موج فزاینده بیکاری را در سرتاسر جهان به همراه داشت و تقریبا در اکثر جوامع، بیکاری به عنوان یکی از اصلیترین بحرانها نمود پیدا کرد. در آن زمان با روشهای مختلفی به مقابله با بیکاری و مدیریت این بحران پرداخته شد، آنچه حائز اهمیت بود، اینکه همه در یک موضوع و آن هم توسعه کارآفرینی به عنوان موتور رشد و توسعه اتفاق نظر داشتند. از این رو دانشگاههای بزرگ جهان، آموزش و تفکر کارآفرینی را در اولویت برنامه خود قرار دادند و در نهایت اعلامیهای در این زمینه در اکتبر ۱۹۹۸ زیر نظر یونسکو در پاریس صادر شدکه توسعه مهارت و ابتکارهای کارآفرینی باید در زمره آموزشهای دانشگاهی قرار میگرفت. علاوه بر آن، در کشورهای در حال توسعه نیز سازمانهایی برای ترویج کارآفرینی ایجاد شد و با توجه به پدیده جهانی شدن، کارآفرینی از نقطهای به نقطه دیگر منتقل شد و به عنوان یک فرهنگ جهانی خودنمایی کرد.
آنچه میتوان در مورد جذابیتهای کارآفرینی نام برد، اینکه منجر به یک کسب و کار جدید میگردد یعنی میتوان آن را رضایت خاطر حاصل از پروژهای پیچیده که مستلزم مداومت و پافشاری و خلاقیت قابل توجهی در به ثمر رساندن آن است، دانست.
کارآفرینی را میتوان شکل ویژهای از نوآوری و خلاقیت بیان کرد که محدودیت به تاسیس یک کسب و کار جدید نیست زیرا میتوان آن را در کسب و کارهای جا افتاده نیز یافت.
دراین میان نقش و اهمیت خانواده به عنوان کانون اندیشه نوگرایی، در ایجاد روحیه خلاقیت و نوآوری در افراد، گسترش روحیه کارآفرینی و توسعه کسب و کار جدید در جامعه، انکارناپذیر است. چرا که خانواده از نظر کمی و کیفی به پرورش روحیه و خلق ایده و کار در افراد میپردازد. تحقق کارآفرینی مستلزم توجه ویژه والدین به ابعاد و ساحتهای حیات فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست.
اگر والدین فرزند را به سمت و سویی ترغیب کنند تا ذهن خود را به صورتی منسجم سوق دهد، برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید ارزش تلقی میشود. چنین طرز تلقی از دنیای پیرامون ذهن فرد را نسبت به خلق ایدهای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت دگرگون میسازد. خانواده میتواند عنصر پویایی و تحرک را به ژرفای وجود افراد تحت نفوذ و وابسته به خود تزریق کند، به شکلی که فرد و جامعه در محیطی هماهنگ به تعامل بپردازند و قالبهای اجتماعی نوآورانه شکل گیرد. شاید اولین و مهمترین نظریه مربوط به زمینههای روانی کارآفرینان توسط دیوید مککلهلند در دهه ۱۹۶۰ مطرح شد.
او بیان میکند: کارآفرینان افرادی هستند که نیاز فراوانی به موفقیت دارند و مخاطرات بالایی را میپذیرند و چنین ریسکهایی آنان را به فعالیت مداوم تحریک میکند. ایشان همیشه ریسکپذیرند. نیازی نیست که آنها همیشه مخترع باشند بلکه به سادگی میتوانند نیاز دیگران را با ایدهای نو برطرف کنند.
امروزه بیشتر مطالعات کارآفرینان مبنی بر موردکاوی است و بسیاری از اقتصاددانان و دانشمندان برجسته روی این مسئله مطالعه کردهاند. به طور مثال شولتز کارآفرینی را توانایی مقابله با عدم توازن میداند و نه توانایی پرداختن به ابهامات.
مالسینر معتقد است، ریسکپذیری، نقطه ثقل مفهوم کارآفرینی است. لینگ و هربرت برای تعریفی از کارآفرینی به یکپارچه سازی مفاهیمی چون ریسک، ابهام، نوآوری، درک و تغییر میپردازند. آنان کارآفرین را به عنوان فردی تعریف میکنند که متخصص پذیرفتن مسئولیت، اتخاذ تصمیمات قانونی که بر محل، نوع واستفاده از کالاها و منابع یا نهادها تاثیر میگذارد، است.
دراکر، کارآفرینی را منظری برای تغییر میداندکه همیشه درجستجوی تغییر است، نسبت به آن از خود واکنش نشان میدهد و آن را یک فرصت و شانس میداند. او در درجه اول مدیریت کارآفرینی را پاسخی به نوآوری، تمایل به تغییر را یک فرصت میداند و دوم اینکه معتقد است معیارهای سیستماتیک برای ارزیابی عملکرد یک شرکت به عنوان یک کارآفرین یا نوآور حیاتی بوده و هدف از آن توسعه عملکرد است و سوم آنکه ساختار سازمانی را مناسبترین فضا برای ایجاد فضای کارآفرینی میداند.
تامیسون ۱۰ نکته کلیدی راجع به کارآفرینی بیان میکند که شامل متمایز کردن فرد کارآفرین از دیگران، بهرهبرداری و موضعیابی از فرصتها، یافتن منابع مورد نیاز، ایجاد ارزش افزوده، شبکهسازی اجتماعی و مالی، دانش علمی داشتن، خلق سرمایه مالی، اجتماعی و هنری، داشتن مدیریت ریسک، داشتن قاطعیت و اراده در مواجه با ناملایمات و دربرداشتن خلاقیت و نوآوری است.
براساس تعاریف گوناگون از کارشناسان و نظریهپردازان مختلف مسائل اقتصادی و اشتغالی بر ضرورت توسعه کارآفرینی تاکید ویژه دارند و در عصر جهانی شدن نقش آن را در تحول اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و... کشورها بسیار حائز اهمیت میدانند.
با توجه به ویژگیهای خاص کارآفرینی تعاریف مختلفی میتوان برای آن بیان کرد. از جمله:
▪ کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و بسیج منابع، مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نوآور و رشد یابنده کرده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول یا خدمت جدیدی به جامعه میشود.
▪ کارآفرینی فرایندی است که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید میشود و یا فرایند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهرهگیری از فرصتها است.
● حال کارآفرین کیست و دارای چه ویژگیهایی است؟
افراد کارآفرین به عنوان سرمایههای عظیم انسانی منشا و موجد تاثیرات حیاتی در روند پیشرفت جامعه و کشور هستند و در توسعه بسیار موثرند. چنان که با توجه به گسترش روزافزون نیازهای جدید در جوامع میتوانند از طریق شناسایی فرصتها، شرایط را کنترل و مهار کنند و در نهایت به خلق و ایجاد اثری مفید و برجسته که سبب آرامش و آسایش، رفاه و سعادت همه افراد جامعه میشود فرد کارآفرین پلی بین صنعت و دانشگاه و یا به عبارتی پرکننده بین علم و بازار میباشد.
آنان علاوه بر اینکه براحتی از کنار مسائل و مشکلات اطراف نمیگذرند و چون حلال، وضع اقتصادی موجود را بهم میریزند، موجب تحرک در بخش اقتصادی میشوند، همچنین به ارتقای بهرهوری کشورها پرداخته و از طریق اشتغال کارآمد و مولد به رشد و توسعه بسیاری از شاخصها کمک میکنند.
تقریبا هر کسب و کاری را در دنیا ردیابی کنیم، یک کارآفرینی مییابیم، فردی که یک ایده یا یک فرصت برای ارائه یک آورده یا خدمت را به نحوی سودآور تشخیص داده و صرفنظر از اشکالاتی که در سر راهش وجود داشته آن را به ثمر رسانده است. در واقع او الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان میآورد.
همیشه افرادی هستند که از فرصتهای پیش آمده در تمام زمینهها از جمله تکنولوژی، سلیقه مصرفکننده و مزیتهای اجتماعی و غیره به خوبی استفاده میکنند و یا ایجاد تغییرات چیزهای جدیدی خلق میکنند.
بهطور قطع منابع اولیه محدود میباشند اما کارآفرینان اجازه نمیدهند که آزادیشان محدود شود بلکه منابع را برای نیل به اهداف کارآفرینی بسیج میکنند وحتی گاه با همان محدودیت، خدمتی خاص با محصولی جدید را به نحوی مفید و مطلوب به مشتریان ارائه میدهند.
و مطلوب به مشتریان ارائه می دهند.
طی تحقیقات بعمل آمده از هر ۱۱ نفر در دنیا یک کارآفرین وجود دارد که ۶۵ درصد از این کارآفرینان سرمایه راهاندازی کسب وکار را خودشان فراهم میکنند. کارآفرینان به عنوان خون حیات بخش نوآوری و ارزشآفرینی به تقویت اقتصاد و اعتلای جامعه کمک میکنند.میتوان از مهمترین ویژگیهای کارآفرینان موارد ذیل را نام برد.
۱) نیاز به توفیق: تمایل به انجام کار در استانداردهای مالی در جهت موفقیت در موقعیتهای رقابتی است.
۲) عقیده و باور نسبت به کنترل وقایع خارجی.
۳) ریسکپذیری که فرد بتواند مخاطرات معتدل را از طریق تلاشهای شخصی مهار کند.
۴) نیاز به استقلال به عنوان نیرویی برانگیزاننده که منجر به آزادی عمل فرد میشود.
۵) خلاقیت که همان توانایی خلق ایدههای جدید میباشد که به تولید محصول و یا خدمتی جدید منجر میشود. در واقع خلاقیت نیرویی است که در پس نوآوری نهفته است.
۶) قدرت تحمل ابهام در صورت عدم موفقیت و توانایی ادامه حیات.
آخرین گزارش دیدهبان جهانی کارآفرینی در ابتدای سال جاری میلادی منتشر شد که بیش از ۷۳ میلیون نفر از ۸۷۴ میلیون نفر نیروی کار در سراسر دنیا به فعالیت کارآفرینانه مشغول هستند و این رقم معادل ۳/۹ درصد جمعیت بزرگسالان است. این افراد از نظر سنی بین ۲۵ تا ۳۴ سال سن دارند که بعد از سن ۳۵ سال فعالیت کارآفرینانه میان افراد کاهش مییابد. رابطه بین سن و کارآفرینی در طی زمان ثابت و پایدار است. سن در تصمیمگیری برای کارآفرین شدن اهمیت دارد.
در کشورهای با درآمد بالا احتمال کارآفرین بودن مردان ۳۳ درصد بیشتر از زنان است و در کشورهای با درآمد پایین این میزان ۴۱ درصد بیشتر از زنان است.
تقریبا ۲ برابر تعداد کارآفرینان مردان میباشند که میزان آن در کشورهای با درآمدهای مختلف متفاوت است. در کشورهای با درآمد متوسط احتمال کارآفرینی مردان ۷۵ درصد بیشتر از زنان است، اما در هیچ کشوری تعداد زنان کارآفرین بیشتر از مردان نیست. در این میان بین میزان آزادی و شرایط کاری زنان و همچنین سلامت آنها، همبستگی آشکاری وجود دارد.
معمولا کسانی به کارآفرینی دست میزنند که دارای تحصیلات متوسط هستند و کسانی که تحصیلات بالاتری دارند بیشتر در فعالیتهایی که با مخاطرات بیشتری روبرو است، مشغول میشوند. بسیار جالب است بدانیم کسانی که در جایی مشغول به فعالیت هستند با امنیت و آرامش خاطر به دنبال فرصتهایی دیگر میروند. در کشورهای با درآمد متوسط ۹۱ درصد، در کشورهای با درآمد بالا ۸۱ درصد و در کشورهای با درآمد پایین ۷۷ درصد کارآفرینان دارای شغل هستند.
میتوان چنین اظهار کرد که عامل عقبماندگی اقتصادی در کشورهای در حال توسعه مربوط به عدم درک خلاقیت فردی است که البته میتوان با یک برنامه صحیح تعلیم و تربیت روحیه کاری لازم را در جوامع تقویت نمود، به گونهای که شرایط لازم برای صنعتی شدن جوامع فراهم آید.
در کشورهای پیشرفته یکی از مهمترین ابزارهای کارآفرینان اینترنت است. دولت باید بستر کارآفرینی در حوزه فناوری اطلاعات را که همان شبکههای ارتباطی و اطلاعاتی است، توسعه دهد و امکان دسترسی آسان همه به این شبکه را فراهم کند. پدیده فرار مغزها که خصوصا در فناوری نو بیشتر رایج است از نتایج ضعف کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه است.
لازم است دولتها و ملتها بدون در نظر گرفتن هرگونه تعلق و گرایش و بدور از هرگونه قشرینگری و جزیرهای عمل کردن، بهطور منسجم و با تمام توان و پتانسیل در جهت آموزش، ترویج و توسعه واقعی آن در سطح همه لایههای اقشار اجتماع همت گمارند. این مسئله بهخصوص در جامعه ما که از جهت اشتغال و بهرهوری و مهارت یافتگی نیروهای آماده دارای کاستیهایی است، به تبع آن از ناامنی، اضطراب و ناملایمات اجتماعی رنج میبرد، حائز اهمیت است و لازم است که در کشور به اشاعه و ترویج کارآفرینی و به کارگیری کارآفرینان حمایت گردد و در این راه تمام نهادهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و آموزشی باید همکاری لازم را بکنند.
در این میان نقش نهادهای علمی - آموزشی و پرورشی بسیار حیاتی خواهد بود تا در ایجاد، بسط و گسترش نهضت ملی کارآفرینی همه توان و ظرفیت خود را مصروف کنند. سپس بهتر است علاوه بر توجه و عنایت به مقوله کارآفرینی تمامی اساتید، نخبگان، مسئولان و... در راه نهادینهسازی این فرهنگ متعالی در انسجام و ساماندهی آن نیز بسیار بکوشند و از هرگونه موازی کاری بپرهیزند.
ناهید چنگیزی-روزنامه اطلاعات
گامهای نوین مدیریت شهری برای توسعه
گامهای نوین مدیریت شهری برای توسعه
در جهان امروز شهرها آن مفهوم اساطیری و باستانی خود را از دست دادهاند و به عنوان پدیدههایی پویا و ذی شعور قلمداد میشوند كه مدیریت بر آن نه تنها با تكیه بر شیوههای نوین است، بلكه در اداره آن نیز توجه به الزاماتی گریزناپذیر است.
اگرچه زندگی پرجاذبه با بهرهگیری از ابزار مدرن ره آورد تمدنی شهرهای جدید است، اما بروز تناقضات و مشكلات فراوان در كنار زندگی رفاه زده شهری از زایشهای نامیمون زندگی شهری است.
برای چیره شدن بر این مشكلات مدیران شهری ناگزیر از تكیه بر خرد جمعیاند؛ بهرهمندی بیشتر از دانش و تجارب شهروندانی كه در مقام مدیران شهری به اداره شهر میپردازند. نوشته حاضر جستاری است در این مقال.
در دنیای امروز شهر، واحد و سیستمی مجرد و مستقل از سایر شهرها و جهان پیرامون نیست. هر اتفاق و رویدادی در مقیاس جهانی عملكردی در مقیاس محلی نیز دارد و بالعكس.
بنابراین علاوه بر عوامل محلی و منطقه ای و ملی، عوامل و فرآیندهای فراملی و جهانی، تاثیرات تعیین كننده ای بر شهر و مكانیسمهای آن دارند.
از سویی عوامل موثر بر سرنوشت مكانهایی چون شهرها، امروزه متعدد و پیچیده و متداخل هستند، كه در این بین عوامل اصلی و مسلط چون ترافیك و گستردگی پهنه شهری و فزونی جمعیت نقش بسزایی دارند، به ویژه اینكه در جهان جدید و در قرنی كه همه چیز به عناصر شهری تبدیل شده اند و شهرها نیز به عنوان مهمترین محل زندگی، كار، تفریح و اسكان انسانها درآمدهاند.
بی تردید شهرها در عین پدید آوردن امكانات و شرایط زیستی، تناقضات و مسائل و مشكلات زیادی را هم به وجود میآورند و گاه فقدان امكانات (خدماتی، شغلی و...) ازدحام و فشردگی جمیعت، مشكلات فراوانی را برای ساكنان این شهرها به وجود میآورد.
كمبود امكانات مالی هزینههای سر سام آور و برنامهریزیهای فرهنگی و گاه نیز هدف گزینیهای نادرست و مدیران كم تجربه و شرایط اجتماعی و اقتصادی و بین المللی و ... محدودیتهای بزرگی را برای زندگی در شهرها فراهم میآورد.
از سویی یك شهر برای فراهم كردن زمینهها و شرایط زندگی خوب برای عامه مردم مستلزم مدیریت شهری كارآمد است.
تا علاوه بر رفع نیازهای اساسی مردم شرایطی را فراهم آورد تا شهروندان بتوانند به سلسله مراتب بالاتری از نیازها از جمله خود شكوفایی و دسترسی به رفاه اقتصادی و اجتماعی برسند.
● مرور گذشته
فعالیت دو دوره شورای شهرها به ویژه شورای شهر تهران تحولات خوبی را در عرصههای اجتماعی به وجود آورد. تحولاتی كه منجر به تغییر رویكرد مدیران شهری در ارائه خدمات به شهروندان شد.
از سویی انتخابات اخیر نیز مبین ظهور افرادی كارآمد با توانمندیهای قابل توجهی است. با توجه به تجارب فعالیت این افراد كه در مشاغل گوناگون تجربه و دانش بسیاری بدست آورده اند، میتوان امید آیندهای روشن تر را داشت.
بیتردید با تكیه بر تجارب منتخبان این دوره میتوان انتظار داشت كه آنان در اهداف خود با موفقیتهای بیشتری روبرو شوند و با ایجاد یك قالب و چار چوب به هم پیوسته از فعالیتهایشان در شورای شهر به منظور تصمیم گیری و سیاست گذاری نتایج مطلوبی به ارمغان آورند و محصول اطمینان آنان كه توجه به كلیه ابعاد و جنبههای مختلف شهر است نتایج ارزنده ای داشته باشد و در این میان به منظور نوآوری در تمامی سطوح از جمله بهره گیری از تجارب در ساماندهی پروژههای عمرانی شهر نیز موفق شوند.
به ویژه اینكه با ایجاد بینش مشترك میان اعضای شورا و همدلی بیشتر، میتوان امید داشت كه آنان منشاء خدمات موثری باشند و این همگرایی برای مردم بهترین نوید تحقق مدیریت كارآمد است.
همچنین ایجاد انگیزه و رشد و تعالی در شورا با تكیه بر مفاهیم خود ارزیابی و خود اظهاری میتواند شورای شهری برخاسته از نظر مردم را كارآمدتر دانست. در واقع تحولات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی كه متاثر از ایدئولوژی مدرنیسم و گسترش شهرنشینی و پیدایش كلانشهرها است، تغییرات بنیادین را در ساختار و سازمان فضایی كالبدی شهرها به وجود آورده است.
همانگونه كه قدرت برتر جهان امروز و تكنولوژیهای منبعث شده از آن به نوعی تمام آنچه كه در فرایند تمدنی امروز است را در سیطره خود دارد، شهرهای توسعه یافته نیز چونان جهانداران پر قدرت و صاحبان واقعی تمدن امروزی هستند كه به رهبری شبكه شهری جهانی شباهت دارند و در راس آنان مدیرانی قرار دارند كه اعضای شورای شهر نام گرفتهاند.
آنان برای شهر، اقتصادی برتر و جامعه ای برتر را به وجود میآورند كه با بهره گیری از شرایط مطلوب و ایده آل، حداكثر استفاده را از منابع خواهند برد. بیتردید در كشورهای توسعه یافته سعی و كوشش بر این است كه شهرها همواره در عرصههای مختلف به ویژه هدایت و رهبری دیگر مراكز زندگی انسانها نقش آفرین باشند.
استفاده از خرد جمعی و تكیه بر مدیریت همگانی بر شهر امروزه بر اهمیت و تاثیر گذاری این شهرها بیش از پیش افزوده است تا شهرنشینی اهمیت بیشتر و قدرت فزونتری را موجب شود.
اساسا شهر تبلور فضایی عملكردهای انسانی و در راستای بر طرف كردن نیازهای مردم طراحی شده است. بنابراین در هر دوره و زمانی با توجه به دانش و علم بشر ونیازها و خواستههای او شرایط اجتماعی اقتصادی و ایدئولوژیكی و سیاسی سكونتگاههایی به وجود میآیند كه دارای ویژگیهایی همسان است و به نوعی در خدمت رفع نیازهای بشری قرار میگیرند.
از این رو است كه شوراهای شهر به عنوان یكی از اركان مدیریت شهری اهمیت ویژهای پیدا كرده است و این اهمیت را اعضای شورای شهر باید به خوبی درك كرده و با تفكرات رفورمیستی و با برنامه ریزیهای نوین شهری توسعه پایدار را در شهرها به وجود آورند و در ساختار و وضعیت فعلی تحولاتی نوین كه شایسته آن شهرها است ایجاد كنند.
از آنجا كه در كشور در حدود هشت كلانشهر وجود دارد توجه به اقلیم و اقتضائات این شهرها دارای اهمیت ویژه ای است. اصفهان و شیراز از مراكز فرهنگی كشور محسوب میشوند و مشهد و قم نیز دارای ویژگی زیارتی فرهنگی است.
تهران و كرج نیز به لحاظ مركزیت مورد توجهاند و تبریز نیز از شهرهایی است كه دارای سابقه تاریخی ارزشمندی است. هركدام از این شهرها جایگاه ویژه و خاصی دارند كه با توجه به شرایط و ویژگیهای این شهرها باید برنامهریزیهای خاص در آنها انجام پذیرد و اعضای شورای شهر این شهرهای بزرگ با رسالتی كه دارند برنامه ریزیهای خود را ارائه داده و در جهت پیشبرد آن رسالت سعی و اهتمام ورزند.
البته در ایران شهرهایی از نوع شهرهای صنعتی و تجاری و سیاحتی چندان به چشم نمیخورد كه اعضای شوراهای شهر اینگونه شهرها در كنار وظایف خود باید توجه به موقعیت این گونه شهرها داشته باشند و اقدامات ویژه ای در این مورد انجام دهند تا در زمینههای مختلف توجه به رشد شهر با تكیه بر استعداد آن داشته باشند.
بنابراین در شناخت شهر باید به كاركردهای آن توجه ویژهای كرد. عمده این كاركردها به دو بخش تقسیم میشوند.
اول اینكه شهرها پس از دوران جدید و بروز رویكردهای صنعتی كاركردی غیر كشاورزی یافته و در جهان جدید عمدتا به تولید ابزار صنعتی و فراصنعتی روی آوردهاند و دوم اینكه اغلب شهرها با توجه به تولیداتشان فعالیتهای تازه ای را در پیش گرفته اند و بیش از آن كاركرد به مبادله كالا میپردازند و به عنوان مركزی برای داد و ستد و تجارت مطرح شدهاند.
یعنی اینكه فعالیتهای غیر كشاورزی بر اقتصاد شهر غلبه دارد و رویكرد تاریخی تمایز شهرها نمودی روشن تر یافته است.
از اینرو تكیه بر فعالیتهای شهری موجب بروز تحولات گسترده در شهرها شده است و در پی آن اتخاذ سیاستهای نوینی در عرصه مدیریت شهری اجتنابناپذیر است.
روزنامه همشهری- سید علی موسوی
مدیریت شهری در شهرهای کوچک و متوسط
مدیریت شهری در شهرهای کوچک و متوسط
● تعریف شهرهای کوچک و متوسط
تاکنون تعاریف متنوعی از شهرهای کوچک و متوسط ارائه گردیده است که این امر به خاطر تنوع موجود در ویژگی های این شهرهاست.همچنین صاحب نظران و مراکز مختلفی در این مورد اظهار نظر کرده اند که نیازی به ذکر آنها در اینجا نیست تنها به سه مورد از آنها اشاره می شود.
تعریف برنامه UIA۱۹۹۹ ،طیف وسیعی از این شهرها را به عنوان شهرهای متوسط شامل می شود.در سطح کشورها،شهرهایی با جمعیت کمتر از ۵۰۰ هزار نفر و در مقیاس جهانی جمعیتی بین ۲۰ هزار تا ۲ میلیون نفر به عنوان شهر متوسط تعریف شده اند.این شهرها به لحاظ عملکردی،آنهایی هستند که حد واسط بین سکونتگاه های کوچک و کلان شهرها در سطح کل کشورهای جهان قرار دارند.
کارشناسان سازمان ملل جمعیت این شهرها را بین ۲۵ تا ۲۵۰ هزار نفر دانسته اند.در ایران ،از شهرهای میانه اولین بار به طور رسمی در گزارش های آمایش سرزمین (طرح ستیران) شخن یه میانآمده و طبقه بندی ۲۵ تا ۲۵۰ هزار نفر برای آن برگزیده شده؛در مطالعات بعدی طبقه بندی ۲۵ تا ۲۵۰ هزار نفر پذیرفته شده است.
طبقه بندی که در این بخش در نظر گرفته شده است،شهرهای دارای جمعیت ۲۵ تا ۲۵۰ هزار به عنوان شهرهای متوسط معرفی گردیده اند. شهرهایی که جمعیت آنها کمتر از حد پایین شهرهای متوسط (۲۵ هزار نفر) قرار می گیرند به عنوان شهرهای کوچک در نظر گرفته می شوند.هرچند که برخی از صاحب نظران در تعریف شهرهای کوچک بیان کرده اند که اگر جمعیت یک شهر بیش از ۱۰ هزار نفر نباشد،شهر کوچک نامیده می شود.
● نقش و جایگاه شهرهای کوچک و متوسط در برنامه ریزی و مدیریت شهری
در طی سال های اخیر رشد سریع شهرهای بزرگ کشورهای در حال توسعه،منجر به ظهور مسائلی مانند کمبود واحدهای مسکونی،بالا بودن میزان بیکاری،مشکلات اقتصادی،فقر،حاشیه نشینی،آلودگی های زیست محیطی و جز اینها شده است.همین امر خود موجب نابرابری خدمات و امکانات و کمرنگ شدن عدالت اجتماعی در سطح منطقه ای و ملی گردیده است.بر همین اساس عده زیادی از محققان عقیده دارند که بایستی برنامه ریزی های توسعه بر اساس تاکید بر پویایی شهرهای کوچک و متوسط تهیه شوند،چراکه با وجود امکانات و خدمات مشابه در شهرهای میانی از مهاجرت های بی رویه روستاییان به کلان شهرها در سطح منطقه ای جلوگیری خواهد شد و مهاجران شهرهای درجه دوم را برای زیست خود انتخاب می کنند.به هر حال این شهرها نسبت به شهرهای بزرگ بار اقتصادی کمتری را بر خا نوارها تحمیل می کنند و در مقابل انواع آلودگی های زیست محیطی که در کلان شهرها به طور جدی وجود دارند،مصونیت بیشتری دارند.
توسعه و تقویت شهرهای متوسط سیاستی است که با اهداف تمرکز زدایی انطباق دارد و در دراز مدت منجر به ایجاد شرایطی می گردد که توان فعالیت های تولیدی را در درون این کانون ها تقویت می کند.اینها کل منطقه را تحت تاثیر عملکرد و نقش خود قرار می دهند و می توانند مجموعه عوامل لازم را برای شکوفایی مناطق پیرامونی خود فراهم سازند.دنیس راندینلی در نظریه خود ضمن تاکید بر شهرهای درجه دوم در توسعه اجتماعی اقتصادی کشورها نقش های زیر را برای این شهرها در توسعه منطقه ای عنوان می کند:
۱) شهرهای میانی از مشکلاتی که مسکن،جمل و نقل،اشتغال،آلودگی و تامین خدمات شهری در بزرگترین شهرها ایجاد می کنند،می کاهند.
۲) شهرهای میانی از نابرابری های ناحیه ای می کاهند،زیرا امکانات و خدمات عرضه شده در حوزه های مادر شهری از شهرهای میانی بیشتر است و گسترش خدمات و امکانات در شهرهای میانی نابرابری های موجود را کاهش می دهد.
۳) شهرهای میانی از طریق ایجاد خدمات،امکانات و بازار برای تولیدات کشاورزی حوزه های روستایی به اقتصاد روستایی تحرک و پویایی می بخشند.
۴) شهرهای میانی تمرکز اداری را در شهرهای بزرگ کاهش می دهند.در این صورت تمرکز سرمایه گذاری در شهرهای بزرگ صورت نمی گیرد و برای سرمایه گذاری های بخش عمومی و خصوصی در شهرهای میانی و دیگر شهرها زمینه های مساعدی ایجاد می شود.
۵) با توجه به اینکه در کشورهای در حال توسعه فقر بیشتر در شهرهای میانی و کوچک دیده می شود.سرمایه گذاری در این شهرها برای بیکاران و مهاجران روستایی فرصت های اشتغال ایجاد می کند و در نتیجه باعث کاهش فقر می شود.
مطالعات مربوط به مسائل و سلسله مراتب شهری ایران بدون استثنا عملکرد و نقش در حال افزایش کلان شهرها را نشان می دهد که در نهایت به ضرر شهرهای متوسط تمام می شود.بدین جهت با توجه به مجموعه شرایط و مسائل عنوان شده و تجربیاتی که در طول دهه های گذشته به دست آمده است،هر گونه تصمیم گیری در سیاست تعادل بخشی نظام شهری ایران باید از پایین شروع شود تا ضمن حفظ روابط ارگانیکی مکان های مرکزی و بالاخره شهرها با نواحی کوچک و قلمروهای طبیعی جوامع انسانی در داخل یک سیستم با حفظ وابستگی بنیادی و متعلق به مجموعه ها در مفهوم فضایی آن شکل گیرد.
بنابراین با مدیریت جامع شهری و سیاستگذاری صحیح در زمینه مدیریت شهرهای کوچک و متوسط می توان به موارد ذیل جامه عمل پوشاند:
۱) از نظر زیست محیطی شهرهای پایدار و سازگار با محیط زیست به وجود آورد.
۲) با کنترل مهاجرت های روستایی به سمت شهرهای بزرگ می توان نوعی نظام سلسله مراتبی شهری سنجیده و متعادل ایجاد کرد.
۳) شهرهای متوسط با درجه بالایی از امکان مشارکت ساکنان،زمینه بهتری را برای توسعه و همبستگی اجتماعی فراهم می آورند.
۴) مقابله با مسائل مسکن اهمیت بسیاری در مدیریت شهری دارد و در شهرهای متوسط امکان دادن پاسخ های متنوع به مشکلات فراهم است.
۵) عمران روستایی از طریق شهرهای میانه،بهتر امکان پذیر خواهد بود.
۶) هزینه های خدمات عمومی و شهری به میزان زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
۷) آسیب های اجتماعی (زاغه نشینی،حاشیه نشینی،میزان جنایت،فساد و انواع آلودگی ها و جز آن)کاهش بسیار خواهد یافت.
۸) بسط عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی
۹) تسریع در تهیه و اجرای طرح های شهری و تطابق آن با خواسته ها و نیازهای مردم.
احتشام رشیدی
http://urbanmanagement.blogfa.com
توسعه محلهای چیست؟
توسعه محلهای چیست؟
توسعه محلهای اولین و بهترین کوشش در همیاری همسایگان است که اشخاص و گروهها در فضای محلههای کوچک به شناخت و حل مشکلات میپردازند. توسعه محلهای تلاشی برای بسیجکردن منبعها و داراییهای اجتماعی- اقتصادی است تا بتواند کاستیها و مشکلهای همسایگان (فرد یا گروهی از ساکنان) را حل کند و سطح رفاه محله را ارتقا دهد. در این چارچوب، تلاش اصلی ساکنان محله پیدا کردن راهحل برای موضوعهایی این چنینی است:
رفع بیکاری، جلوگیری از گسترش جرم و بزهکاری، اصلاح بافتهای فرسوده و ناپایدار، پرکردن اوقات فراغت فرزندان و سایر مسئلههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح محله. آموزش و ارتقا توان فنی افراد از عوامل مهم در توسعه محلی هستند. شوراها کانون برنامهریزی توسعه پایدار محلی هستند. برنامهریزی برای مسئولان محلی آنها را تجهیز میکند و چارچوبی فراهم میکند تا توسعه پایدار محلی، شهری، منطقهای و سرانجام ملی تحقق یابد. چنین رویکردی به تعامل اجتماعی افراد نیاز دارد. توسعه پایدار شهری ازطریق تصمیمگیری مشارکتی در سطح محلی امکانپذیر میگردد؛ زیرا این سطح مماس با نیازهای روزمره زندگی افراد است.
صفحه قبل 1 صفحه بعد


به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada

به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada

شرم از آیینه تالار
می بارید
وزمین را
توان شکافتن و
بلعیدنت نبود
که به پابوس رفته بودی
سرهنگ
القاب ارزانی تو
ستاره را وا گذاشتی و
دلخوش حلب پاره هایی
آویز سینه ات
از نام گرم «خالو» گذشتی و
در هیئت مردابی
بر خاک پای کسوف بوسه زدی
وامان نامه ات
کاکل خونین رفیقی شد
هم کاسه ی دیروزت
که جنگل را
اعتبار می بخشید
دلم برای تفنگت می سوزد
دلم برای
ایلت
نامت بوی خیانت می دهد
سرهنگ
القاب ارزانی تو
کاش به «خالو»بودن
دل می بستی
سرهنگ
«آذر 66»
«مهدی ریحا نی» صومعه سرا - 1394/9/14/azsarzaminemada


شماره تماس:091962337746 - /

.gif)

با آرزوی موفقییت روز افزون ، و دستیابی به هر انچه که میخواهید.
موفق باشید. - 1393/5/6


مطالب جالب بود لطفا مطالب بیشتری راجع به شهرستانمون بذار اگر کار بیمه ای هم داشتی به ما سر بزن
موفق باشی - 1393/2/28